بهینابهینا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره

بهترین دختردنیا

واااااای خدا

قشنگ دلم می خوهد سرم رابکوبم تودیواربی خوابی خستگی کم بود یک ساعته نوشتم همش یکهو پرید اگه منم واسه روکم کونی هم که شده دوباره همش را مینویسم   حالااول تعریف بعددردودل اول از همه بگم از حرف زدنت طوطی خانوم اینقدر ناز و با عشوه حرف می زنی که ادم می خواد غش کنه واست شعر می خونی قصه تعریف می کنی  همه هر روز زنگ می زنن باهات تلفنی حرف بزنن البته اصولاتحویل نمی گیری سلام عزیز مامان عشق کوچولوی من چند روزه اسهال شدی هیچیم نمی خوری 2تا دندون کوچولوی نیشتم در اومده فکر کنم واسه همونه. دختر قشنگم خیلی ماه شدی خیلی نمیدونم از کدوم یک از کارات بنویسم از اینکه کیسه سنگین گردورو بلند می کنی میاری میدی به من...
31 مرداد 1392

اصلاعکس بی عکس

چندروزی عکس گرفتن توخانه تعطیل شد فقط به خاطره شاهزاده خانوم بهینا سولطون  مثلاداری بک کاری میکنه که جدیده میرم دوربین میارم دیگه هیچ کاری نمی کنه تازه میشینی کناره مامان میگی عسک بیهانا بییینم یعنی عکس بهیناراببینم مامان بینواکاروبارتخته بایدبشینه واسه شماعکس نشون بده  اینروزاعاشقه خانه بازی هستی باپتو و÷شتی خانه میسازیم شماهم میری زیرش بازی می کنی البته مامان نبایدچشم ازشما برداره اگه یک لحظه نگاهت نکنم مامانه مامانه گفتنت میره هوا خداهمه مامان هاراحفظ کنه  چندروزی هست مریضی که البته نمی دونم ماله دندوناته یا ویروس امیدوارم دندون باشه مرتب تب های کوتاه کوتاه میکنی بعدخودبه خودبدنت خنک میشه .. عکس هات آ...
29 مرداد 1392

تولد بابا فیروز

تولدتولد تولده بابافیروزمبارک  طبق درخواست بابا کادونخریدیم فقط قرارشدیک هفته تمام کمال هرچی باباگفت نکه مابقی مواقع هرچی مامان گفت میشه  بی خیال بزاردلش خوش باشه  ولی ازشوخی گذشته ومنهای تمام بدی ها انصافا بابای خوبی این بابای شما البته به قوله قدیمیها خوبی ازخودمان است  عمه افروزواسه باباکیک خریده بود دستش درد نکنه رفتیم خانه مامان بتی وشماهم که دیگه یک نفس سازدهنی میزنی  واسه بابایی ساززدی قربونت برم خاله ودایی هردوتاشون خیلی خوب سازمی زنند اینکه دخملیم هم یادگرفته دیگه  اینم شماوعمه عمه عاشق رقص عربی بادقت نگاه می کردشماهم که کلا عاشق ناناهستی پلک نمی زدی مبادایک صحنه ازدست بدی ب...
25 مرداد 1392

بهینابه روایت تصویر

این بازی جدیده به اسمه تونل بازی میری زیرش حتماهم باید یک عروسک باخودت ببری وقتی میای بیرون میگی ایبل یعنی ایول فکرنکنی داری میزمیخوری ها خیریک تکه ماکارونی افتاده اون گوشه چون بادست موفق نشدی برش داری ونمی تونی ازخیرش بگذری میزرولیس میزنی  ازآنجایی که رشد موی خیلی عالی داری  وقسمت جلوی مو صاف وپشته موفرهستند جلوی مومیره توی چشمهات ودرهرفرصت مناسبی شمافکرمی کنی مشکل از مژهاست اینکه میخواهی بکنی شون  کم کم دارم تصمیم میگیرم یکم موهات راکوتاه کنم عمه ها میگن باتیغ بزنیم تاخوب بشه اما ازلحاظ علمی ثابت شده که تاثیری نداره ومنم این کاررانمی کنم وقتی بابااین طالبی روآوردخانه من باحالت عصبانی گ...
16 مرداد 1392

شیطونک مامان

        اینم بهینا خانوم واولین نقاشی روی دیوارامیدوارم دیگه تکرارنشه                                                                                                                                           درحال پوشک کردن موش            ...
16 مرداد 1392

بعدازیک تاخیر بزرگ

سسسسسسسسسسسسسسلام خانوم گلم  جونم واست بگه یک عالمه گنده شدی یک عالمه کارجدیدبلد شدی یک عالمه مامان عاشقته بووووووووووووووووس داشتم وبت رو می دیدم دیدم خیلی عقب هستی امشب سعی میکنم جبران کنم  البته فقط می نویسم  آخه هنوزهمت نکردیم فوتوشاپ نصب کنیم منم باپینت حال نمی کنم خیلی لوسه  جونم بگه که حسابی بازی های جدید میکنی مثل گازگرفتن که البته فقط شامل حاله مامانه یا جدیدترش اییام میشه اییام بنده حقیرم که شما ازبابایادگرفتی ومن راصدامی کنی اییام که منم خیلی دوست دارم  ه به بابامیگم بهش بگو صدام بزنه توهم بلند داد میزنی اییام بیا وقتی بهت میگم بگوفیروز خوشت نمیاد بااخم بهم نگاه می کنی میگی اه  اما اسمه بقی...
13 مرداد 1392
1